صدا از دید یک موسیقی شناس دارای مشخصات زیر می باشد:
خب در این رابطه باید بدانیم که صداهای موسیقی میتوانند در سطح های مختلف زیر و بمی باشند. به عنوان مثال: صدای مردان از صدای خانمها و کودکان کلفت تر یا به اصطلاح بم تر می باشد و یا مثلا در ساز سنتور هرچقدر سیم ها بالاتر میروند ( از پایین به بالا ) کوتاه تر می شوند و نسبت به هم، از بم تر به زیر تر می روند. بنابراین سیم های کوتاه تر، صدای زیر تر میدهند و سیم های بلند تر صدای کلفت تر یا بم تری می دهند همچنین میتوانیم از ساز های بادی نیز مثال بزنیم. مثلا ساز نی یا فلوت هرچقدر داری طول بیشتری باشد، صدای حاصل از آن ساز، بم تر خواهد بود.
در نت نویسی، خطوط حامل به خوبی نواک (زیر و بمی) را پوشش میدهند.
دیرند یا کشش نت، یعنی مدت زمانی که یک صدا ادامه می یابد. خب بسیار مشخص است که هر صدایی که میشنویم یا در موسیقی اجرا خواهد شد یک ارزش زمانی خاص خود را دارد. یک نت ممکن است زمان طولانی تری نسبت به نت دیگری به صدا در بیاید. مثلا اگر در آرشه ی ویولن یا کمانچه مدت زمان بیشتری آرشه را روی سیم های ویولن بکشیم صدای طولانی تر یا به اصطلاح صدای کشیده تری خواهیم داشت.
صداهای موسیقی ممکن است نسبت به یکدیگر صدای محکمتر یا ضعیفتری داشته باشند که این مقوله مربوط می شود به شدت. یک صدا ممکن است برای تاکید بیشتر، شدت بیشتری داشته باشد. مثلا در پیانو، هرچقد کلید ها یا همان کلاویه های پیانو را محکم تر بزنیم صدای با شدت قوی تر خواهیم داشت و برعکس. مثلا در ساز گیتار، هرچقدر سیم های گیتار را با شدت بیشتر بزنیم صدای قوی تر خواهیم داشت. بنابراین ما در موسیقی، همه ی نت ها را به یک شدت اجرا نمی کنیم. یکی از مشخصات نوازنده ی خوب، رعایت کردن شدت در اجرای نت هاست. نوازنده ی حرفه ای به تمام این نکات دقت میکند و براساس قطعه ی مورد نظر و یا سلیقه و حس خود نت ها را محکمتر یا ضعیف تر مینوازد.
مسلما هر صدایی که میشنویم رنگ صدای خاص خود را دارد. مثلا صدای هر انسان یا حیوان با صدای دیگر انسان یا حیوان، متفاوت است. یک شخص صدای بم تر یکی زیر تر، آن یکی صدای ملایم تر دارد. در ساز ها نیز به همین صورت است. رنگ صدای کمانچه با گیتار یا سنتور یا مثلا تنبک با کاخن متفاوت است. در نت نویسی و کتابهای تئوری موسیقی، اشاره ای به علائم رنگ یا طنین صدا نشده است. بنابراین علامتی ندارد.
موسیقی یک زبان است و حروف الفبا دارد. ما در مقالات قبلی به شکل کامل توضیح دادیم و پیشنهاد میکنم اگر مقالات ما را نخوانده اید حتما در بخش های قبل تر مقالات را بخوانید.
آموزش تئوری موسیقی پایه – بخش اول
آموزش تنبک (تئوری تنبک – بخش دوم) موسسه آموزش مجازی dordo
آموزش تئوری موسیقی پایه بخش سوم
آموزش تئوری موسیقی (بخش چهارم) موسسه آموزش مجازی dordo
آموزش تئوری موسیقی (بخش پنجم) موسسه آموزش مجازی dordo
برای آنکه بتوانیم موسیقی و نت های موسیقی را به شکل نوشتاری تبدیل کنیم و در واقع بتوانیم بین موزیسین ها و خواننده ها یک همبستگی و یک زبان قابل فهم ایجاد کنیم لازم است که یک زبان نوشتاری در موسیقی ایجاد کنیم. برای اینکار ما به خطوط حامل نیاز مندیم. حامل در ساده ترین کاربرد خود عبارت است از پنج خط موازی با فاصله های مساوی. حامل پنج خطی است که دارای یازده محل برای جای گیری نت های موسیقی.
کلید برای شناختن نام نت ها اسفاده میشود و بقیه نت ها از روی آن کلید جایگذاری میشوند. ما در موسیقی سه کلید رایج داریم.
هرگاه در سمت چپ خط حامل کلید سل داشته باشیم به این معناست که نت روی خط دوم حامل سل نامگذاری میشود. یعنی بقیه نت ها بر اساس آن جایگذاری میشوند.
روی خط چهارم قرار میگیرد و بنابراین نتی که روی خط چهارم باشد فا نامگذاری میشود و بقیه نت ها بر اساس این خط جایگذاری میشوند. از این کلید در ساز پیانو استفاده میشود.
بر روی خط سوم قرار میگیرد و بنابراین نتی که روی خط سوم است، در این صورت دو نامگذاری میشود و بقیه نت ها براساس این خط جایگذاری میشوند.
https://dordo.ir/product/%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d8%b4-%da%af%db%8c%d8%aa%d8%a7%d8%b1-%d9%be%d8%a7%d9%be/
قوانین ثبت دیدگاه